زبانحال سیدالشهدا علیهالسلام در شهادت حضرت عباس علیهالسلام
آماده باش مقـصد ما در سفـر یکیست سرهایمان جداست ولی بال و پر یکیست اینها برای کـشـتن ما صف کـشـیدهاند از هر کجای دشت بپرسی خبر یکیست دار و ندارمان همه در بین خیمههاست آتش که شعلهور بشود خشک وتر یکیست حـتـی به روی اکـبـر من تـیغ میکـشند با اینکه با پیامـبر از هر نظر یکیست تـنها به این گـنـاه که فـرزنـد حـیـدریـم تنها به این دلیل که ما را پدر یکیست آیـا کـسـی نـمـانـده که یـاری کـنـد مـرا این جا میان این همه لشگر اگر یکیست عـبـاس من بـرادر مـن نـور چـشـم من طرز مصاف کردن تو با پدر یکیست تـنهـا رجز بخـوان و بگـو یا عـلی مدد در چشم شیر یک نفر وصد نفر یکیست چـشـم انـتـظـار آمـدنت از شـریـعـهانـد حالا دعای اهـل حـرم بیـشـتر یکیست شمـشـیرها به دور تنت حلـقـه میزنـند چون جمع تیغها همگی ضربدر یکیست بعـد از من و تو زینب اگر نشـنود بدان خونین بدن زیاد ولی خون جگر یکیست از بس حروف پیکـر پاکت مقـطعهست پائـین پـای مرقـد و بالای سر یکیست غـرق سـتـاره است تن من ولی هـنـوز در آسـمان بیکـسی من قـمـر یکیست |